دوسش داشتم!
دست خودم نبود!
یع جوری تو هر دم و بازدمم بود کع از اکسیژنم واجب تر محسوب میشد.
وقتی نبود بهش فکر میکردم.
وقتیم بود دلم واسش تنگ بود!
ینی ی جورایی ب این بودنا قانع نبودم.
نمیگم بودنع کمش بده هاااا!
اصلا!
بیاد؛
قدماش رو قلبم.
چشامو میخوام کع بیشتر ببینم بودنشو،
ناخوداگاه وقتی میام تل میرم تو چتش!
وقتی میرم تو گالری اولین عکسی ک میبینم اونع!
وقتی شارژ میخرم اولین کسی کع دلم صداشو میخواد اونع!
خدا واستون نیاره.
اما من کارم بیخ پیدا کرده.
معتادع ی آدم شدم.
انقد خوبع میترسم از خوبیاش بگم.
خواب دیدم منو بوسید!
اگع بدونین با چع حالی از خواب بیدار شدم.!
کاش بینمون نه فاصله ای بود
نه من انقدر ازش خجالت میکشیدم.
کاش میشد جلوم وایمیستادو یقه لباسشو میکشیدم جلو و.
فکر کنم رویا دیدن بهتر از لحظاتیع کع بیدارمو نیست.
میگمآ!
الان من از دلو دلبرم حرف زدم
نکنه یع وقت شمارو هوایی کنم!
اصلا برین بخوابین!
چرا تکسای یع دیونه رو میخونین که منتظره دوباره خواب لبای معشوقشو ببینع؟!
#فاطمه_سیما
Telegram: @heavenbreath
درباره این سایت